پروژه تندروها برای ممنوع کردن ورود زنان به استادیوم؛ هر بار یک استادیوم
به نظر میرسد پروژهای در جریان است که طی آن حضور زنان در استادیومها ممنوع شود.
به گزارش روزنامه اعتماد، از استادیوم امام خمینی شهر اراک شروع شد. ورود یک جیمیجامپ زن به زمین و برخورد ماموران یگان ویژه با او و سپس یک تماس فیزیکی کوچک با دروازهبان استقلال تبدیل به چنان بحرانی شد که هم محرومیت برای سیدحسین حسینی به دنبال داشت، همپایش را به دادسرا کشاند. از آن طرف چهرههای سیاسی- امنیتی استان اراک وسط آمدند و با همراهی یک پیاده نظام در فضای مجازی کلیت ورود زنان به استادیوم را زیر سوال بردند. نتیجه چه شد؟ با نامه رییس سازمان لیگ ورود زنان به استادیوم امام خمینی اراک تا اطلاع ثانونی ممنوع شد. تا چه زمانی؟ تا وقتی زیرساختها فراهم شود!
سپس نوبت به استادیوم یادگار امام تبریز رسید. خوشحالی و هیجان دختران تبریزی که برای نخستین بار میخواستند یک بازی فوتبال را در ورزشگاه ببینند و انتشار این شادی در فضای مجازی و تصاویری از این دختران روی سکوهای ورزشگاه، تندروها و دلواپسان را بر آن داشت که دوباره فریاد وااسفا سر بدهند و در فضای مجازی و حقیقی مسوولان سیاسی - امنیتی استان و شهر تبریز را تحت فشار قرار بدهند که چرا دختران به استادیوم آمدهاند! لشکر مجازیون هم پای کار بودند و با اغراق در اصل ماجرا به نتیجه دلخواه رسیدند. نتیجه مثل بار قبل بود؛ رییس سازمان لیگ در نامهای به هیات فوتبال استان آذربایجان شرقی اعلام کرد فعلا ورود زنان به استادیوم تا درست شدن زیرساختها ممنوع شود!
حالا به نظر نوبت استادیوم آزادی رسیده است. بازی پرسپولیس و سپاهان حواشی زیادی داشت که میتواند در جای خودش مورد بررسی قرار بگیرد. اساسا این بازی از چند سال پیش در آزادی و نقش جهان قربانی گرفته؛ روحی و جسمی. از سرباز احمدی که چشمش را از دست داد تا همین چند وقت پیش که برخی هواداران به دلیل درگیری و سنگپراکنی با سر و صورت خونین راهی خانه شدند.
در میانه این همه حواشی دنبالهدار آنچه بهشدت مورد توجه قرار گرفته مصاحبه یک پیرمرد منتسب به باشگاه سپاهان است که با سربند مذهبی اظهاراتی بسیار زشت و زننده در مورد زنان پرسپولیسی به کار میبرد. هواداری که متاسفانه نه از سن و سال و موی سپیدش خجالت میکشد نه چیزی به اسم کرامت انسانی را بلد است و نه حتی حرمت آن سربند یازهرایی که به سر بسته را رعایت میکند. فردی که به معنای واقعی کلمه مستوجب برخوردهای انضباطی و حتی کیفری سختگیرانه است. در کنار این ویدیو برخورد هواداران سپاهان با زنان پرسپولیسی که منجر به درگیری لفظی میان دو طرف گشت هم وایرال شد.
از دو روز گذشته پخش تصاویر آن پیرمرد و درگیریها به اضافه چند ویدیو از برخی هواداران که فحاشی میکردند در مقیاسی بسیار وسیع از طرف لشکر دلواپسان مجازی به صورت هماهنگ با هشتگ «روز سیاه فوتبال» در توییتر و اینستاگرام آغاز شده است و هماکنون بهشدت جریان دارد. این افراد مینویسند: «چقدر گفتیم نگذارید زنان به ورزشگاه بروند». هدف هم کاملا مشخص است و در متنهای یکسانی که این افراد به اشتراک میگذارند، دیده میشود: اینکه باید جلوی ورود زنان به استادیوم گرفته شود تا دیگر شاهد چنین برخوردهایی نباشیم.
این افراد به عنوان بازوی رسانهای قرار است تصمیمگیران را تحت فشار قرار بدهند تا سومین نامه در سلسله نامههای مربوط به ممنوعیت ورود زنان از سوی سازمان لیگ صادر شود و این بار برای استادیوم آزادی. بعد هم بروند سراغ استادیومهای دیگر. البته به دلیل اهمیت استادیوم آزادی شاید این نامه در زمانی دیگر صادر شود ولی میتواند فضا را جوری فراهم کند که ممنوعیت ورود زنان به استادیومهای سایر شهرستانها را راحت کند.
بیانیهای که روز گذشته وزارت ورزش در این زمینه منتشر کرد و در بخشهایی از آن آمده: «شاهد بهبود شرایط فرهنگی حاکم بر ورزشگاهها نیستیم»، «به منزلت و کرامت زن ایرانی خدشه وارد شده»، «دل مردم به درد آمده» و «این شرایط قابل قبول نیست» در همین راستا قابل تحلیل است. بیانیهای که در انتهای آن از فدراسیون خواسته شده محرومیتهایی درنظر گرفته شود و تدابیر لازم برای ساماندهی دائمی هواداران پیشبینی شود.
بحث تئوری توطئه مطرح نیست. قرار هم نیست بگوییم اظهارات آن پیرمرد مشکوک است و شاید حتی هماهنگ شده برای پیشبرد چنین پروژهای. نیازی هم نیست توضیح بدهیم محیط استادیوم همان محیط شهر است در اطراف یک زمین چمن. هرآنچه در کف خیابانهای شهر، چه خوب و چه بد جریان دارد روی سکوهای استادیومها جریان دارد. جنسیتی کردن این موضوعات فقط از ذهن عدهای انسان خاص برمیآید که خط و ربط و اهدافشان مشخص است.
اما اینکه بگوییم به نظر پروژهای برنامهریزی شده جریان دارد که میخواهد درِ استادیومها یک به یک به روی زنان بسته شود نه توهم است نه بدبینی! اتفاقا بر اساس شواهد میتوان گفت این یک پروژه میتواند وجود داشته باشد. پروژهای که قصدش بازگرداندن همهچیز به قبل از فشار نهایی فیفا به ایران برای ورود زنان به استادیوم است؛ اما این بار هوشمندانه. این بار قرار نیست دستوری کلی مبنی بر ممنوعیت ورود زنان به استادیوم صادر شود. بلکه قرار است از هر اتفاق کوچک و بزرگی که در هر استادیومی رخ میدهد بهانهای تراشیده شود برای ممنوع کردن ورود زنان به همان استادیوم. بعد هم احتمالا به فیفا گفته میشود ورود زنان به استادیوم ممنوع نیست منتها در فلان استادیوم به فلان دلیل «فعلا» متوقف شده تا در آینده نزدیک بعد از فراهم کردن زیرساختها از سر گرفته شود. کلیدواژه «آمادهسازی زیرساختها» که سالها در رد مطالبه زنان برای ورود به ورزشگاه استفاده میشد که همه هم میدانند معنایش چیست هم قرار است بار دیگر مورد استفاده قرار بگیرد.